عشق و زندگی

زندگی طغیانی است بر تمام درهای بسته و پاسداران بستگی .
هر لحظه ای که در تسلیم بگذرد لحظه ایست که بیهودگی و مرگ را تعلیم می دهد
 و گریختن ، تنها از احساسات کودکانه خبر می دهد ،
اما تکرار در گریز " من " ، ثبات در عشق را اثبات می کند...
من ایمان دارم که عشق تنها وابستگی نیست ، انحلال کامل فردیت است در جمع .
آن چه هر جدایی را تحمل پذیر می کند اندیشه های پایان آن جدایی است .
زندگی ، تنها نفی می کند و عشق بارورترین تمام میوه ها ی زندگی است .
ما باید بیاموزیم که محبت را از میان دیوارهای سنگی و نگاه های کینه توز و از میان لحظه های سلطه دیگران بگذرانیم .
نگذاریم که خالی روزها و سنگینی شب ها در اعماق ما جایی از یاد نرفتن ، باز کند .
ما برای فروریختن آن چه کهنه است آفریده شدیم .
در ما دمیدند که شور آفرین باشیم .

(فرداشب حتما یه سر این طرفا بیا که اگه نیای از دستت رفته ها نگی چرا نگفتی )

بریم اطاق فرمان





نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد