رئیس جمهور عشق فوتبال

 

اگر شما هم از خوانندگان قدیمی این وبلاگ باشید حتما یادتونه که از شروع تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری به شدت واسه دکتر جون (احمدی نژاد ) تبلیغ میکردم و از طرفداران سرسخت ایشون بوده و هستم و بشدت بهش ایمان و اعتماد دارم .

اینو گفتم که اگر بعضی وقتا میبینید باهاش شوخی میکنم واسه کوبیدنش نیست بلکه واسه اینه که آدم وقتی یکی رو دوست داشته باشه باهاش  شوخی میکنه ( اینم اعلام موضع)

خوب بریم سر اصل مطلب :

یه مشکل خیلی بزرگ واسه مردم وقتی بود که یه نفر میمرد اونوقت خر بیار و باقالی بار کن یه قبر کوچول موچولو ته بیابون خدا تومن قیمت داشت خوب به میمنت و مبارکی و تحت توجهات دولت کریمه این مشکل هم داره حل میشه و مثل توزیع سهام عدالت قبر هم واسه اقشار ضعیف جامعه تهیه شده و رایگان واگذار میشه البته حالا هول نشید برید بمیرید فعلا فقط ۱۴۰۰۰ تا قبر واسه اینکار آماده شده و طبق معمول بقیه چیزا باید مدتها توی نوبت باشید و یه جوری زنده بمونید تا نوبت شما هم برسه و با خیال راحت بمیرید

ظاهرا بهشت زهرا با مشکل توسعه روبرو شده که پیشنهاد میکنم این مسئله رو به وزیر مسکن و قبر سازی (شهر سازی) محول کنن تا از تجربیات گرانبهاشون در ضمینه ساخت قبر ( آپارتمانهای ۵۰ متری ) استفاده بشه ( اصل خبر )

همینطور که گفتم من دکتر رو خیلی قبول دارم بعنوان یه آدم مسلمون واقعی که به نظر من کسی رو میشه گفت مسلمون که هم با ایمان باشه و هم روشنفکر و زیرک و زرنگ و با هوش و شجاع . که فکر میکنم همه این مشخصات توی دکتر هست

چند روز پیش طرحی رو داشتن پیاده میکردن بعنوان مبارزه با بد حجابی که با اصل قضیه هیچکس مخالف نیست ولی با این وضعی که داشت شروع میشد داشتیم یه عقب گرد شدید به اشتباهات اول انقلاب در همین مورد و تند روی ها میکردیم که خوشبختانه دکتر با هشیاری تمام ترمز رو کشید به قضیه رو جمع کرد تا با روش درست اجرا بشه

مطلب دوم دستور ایشون به تربیت بدنی واسه شرکت خانومها و خانواده ها برای تماشای فوتبال که متاسفانه یه عده مغرض با هوچی گری و عده ای افراد سطحی نگر بدون اینکه ببینن ایشون چی گفته اینو پیرهن عثمان کردن واسه کوبیدن .

بابا ایشون گفت شرایط مساعد فراهم بشه و فقط واسه مسابقات مهم که قبلا هم بدون فراهم کردن شرایط این اجازه داده میشد

بعد هم تماشای فوتبال که نه جرمه و نه حرام حالا اگه یه خانوم دوست داشته باشه فوتبال ببینه باید چکار کنه ؟ خوب بهتر نیست که شرایط مساعد برای اینکار فراهم بشه و توی یه محیط سالم این کار انجام بشه

من خودم از فوتبال متنفرم ولی همینطور که این حق رو به خودم میدم که از فوتبال بدم بیاد به دیگران هم حق میدم که نظرشون با من فرق کنه و عاشق فوتبال باشن

دکتر چند ماهه که رئیس جمهوره ولی نه فقط توی ایران بلکه توی دنیا صدا کرده شاهد مدعا هم سایت گوگل ببینید که بین خاتمی و دکتر چقدر اختلافه با توجه به اینکه خاتمی ۸ سال رئیس جمهور بود ولی دکتر ۸ ماه

 کیف کردی از این همه روشنفکری ؟

بحث خیلی جدی شد برم سر روش اصی خودم منو چه به حرفای گنده گنده

 حالا که بحث فوتبالی شد میخوام یه حالی هم به جماعت عشق فوتبال بدم و یه دیکشنری بهشون هدیه بدم

 دیکشنری فوتبالی

فوتبال (Foot+ball ): ورزشی متشکل از فوت و بال. ابتدا فوت کرده و بعد بال بال زنان دنبال توپ می دوند.

فوتبالیست (Bazikon): کسی که در حین انجام فوتبال می ایستد: فوتبال+ایست. موجودی چهارپا که اصرار دارد روی ۲ پا بدود و تمام عقده هایش را سر توپ بیچاره خالی کند. غزال تیزپا. فرار مهدوی کیا. استاد اسدی.

سرمربی (Sar Coach): مظنونین همیشگی. محکوم به نیمکت. بچه های ما خوب بازی کردند.

داور (Poor): همدم شیر سماور. انسان محترمی که بیش از همه او را تشویق می کنند. نوعی اگزوز خاور. علاقه مند به نواختن ساز بادی سوت.

تماشاچی (Bystander): انبار مهمات متحرک. نوع "نما" یش خوب نیست. شکارچی که با دیدن ۲۲ شکار متحرک هول می شود و معمولاً خطا می زند.
شعار (...): سخنی شاعرانه، ریتمیک و دلنشین که بازیکنان و داور را به یاد اقوام درجه اولشان می اندازد.

گزارشگر(Reporter): مسئول گرفتن هیجان بازی. شخصی که پول می گیرد تا بازی کوفتتان شود. اگر فوتبالسیتی در بچگی دعوا کرده باشد یا شیشه ای شکسته باشد، آبرویش را می برد. دارنده اطلاعات مفیدی درباره بازیکنان از جمله: تعداد دندان های خراب، تعداد نمرات ۲۰ ، سایز جوراب پدربزرگ و... ربط دهنده آقای گودرزی به آقای شقایقی. علاقه مند به "دیرک" دروازه. تعریف کننده یه بازی همچین استقس دار و محکم. بهترین تلفظ کننده نام بازیکنان. ذوق مرگ از دیدن تابلوی دیجیتال. چه میکنه این گزارشگر؟!؟!؟ در فوتبال هیچ چیز قابل پیش بینی نیست.

فیلمبردار(Camera in hand): ضربه گیر کنار زمین. نوعی توپ جمع کن. شکارچی حرکت هنرمندانه انگشت اشاره در دماغ مربی.

پوشش تصویری (Zereshk): نوعی کشک. در فرهنگ حمید آمده است: "ضدحال". ببخشید تصویر رفت اما صدا هست. نودال، امپکت، سعید، هوشنگ، برف پارو می کنیم.

زمین چمن (Sabz Field): چمن زمین. محل چرا. زیرا. محل برگزاری مسابقات پاریس- داکار. محل مخصوص برای تف کردن و انجام سایر کارهای بد بد. خیابان های تهران ولی سبزش.

ورزشگاه (Stadium): محل تجمع بیش از سه نفر. کلاس آموزش فحش با انواع گرایش ها (از قبیل: رکیک، خانوادگی، بی خانوادگی و ...)

بازی جوانمردانه (Fair Play): نوع دیگری از کشک. کف گرگی استیلی. مشت برومند. حرکات لب روی گونه حریف قبل از بازی و حرکات مشت روی گونه حریف حین بازی.

ترانه بچه های اهواز با صدای محسن چاووشی

دانلود موزیک

ورژن جدید چوپان دروغگو

یکی بود یکی نبود، غیر از خدای مهربون، شش میلیارد و خرده ای آدم هم روی زمین زندگی می کردند. یکی از این شش میلیارد و خرده ای نفر، چوپان جوانی بود از نسل سوم و آگاه و دانا و همه چیزدان و مجهز به علم روز و تکنولوژی پیشرفته بشری بود. و به قول معروف یه تیکه آقا بود!

ولی این چوپان آقای ما یه مشکل داشت و اونم این بود که حس دروغ گفتن و مردم رو سر کار گذاشتن مدام زیر پوستش وول می خورد.
یکی از روزهای خوب بهاری که چوپان ما گوسفندهاش رو برده بود صحرا، تصمیم می گیره که این حس زیر پوستی (سرکار گذاشتن مردم) رو ارضاء کنه. پس شروع کرد به داد زدن که: آهای گرگ...گرگ...کمک...

مردم دهکده جهانی به طرف چوپان جوان ما دویدند اما چیزی ندیدند و تنها چوپان ما اونجا نشسته بود و هرهر می خندید... بینگو... بالاخره چوپان ما تونست این حس زیر پوستیه خودش رو ارضاء کنه

روزی از روزهای همون بهار قبلی! ، چوپان ما که داشت با دوربین شکاری اینور، اونور رو زاغ می زد، متوجه شد که گرگی داره به گله نزدیک می شه. پس تصمیم گرفت که از مردم کمک بخواد. شروع به داد و فریاد کرد اما از کسی خبری نشد. ناگهان چوپان ما به خاطر آورد که امروز، روز والنتاین است و الان هرکسی با یاری، کنار جویباری نشسته و... در هرحال، فوراً موبایل از نیام بیرون کشید و شماره کدخدا رو گرفت. بعد از ۳۰ تا بوق، سکرتر کدخدا گوشی رو ورداشت و گفت که کدخدا جلسه داره و به هیچ وجه نمی تونه جواب بده.

دم گرم و التماس های چوپان در دل سرد و سنگ سکرتر موثر نیفتاد و سکرتر قطع کرد. و چوپان جوان سعی کرد با موبایل غضنفر (دوستش) تماس بگیرد که اگر شما فکر می کنید موفق شد، خیلی لوس و بی جنبه اید. بعد از شنیدن تمام پیغام های ضبط شده روی سرور مرکزی روستا (از قبیل "خاموش می باشد" و "در دسترس نمی باشد" و "مرده است" و ...)از غضنفر هم نا امید شد و سریعاً شماره ۱۱۰ رو گرفت:
-
الو... گرگ... گرگ...
-
جواب شما اشتباه است.
-
چی چی اشتباه است؟ من میگم گرگ...

-
ببینید آقای محترم. جواب مسابقه شب تاب، یک ورزشکار است. ولی حالا که اصرار می کنید ما جواب شما رو ثبت می کنیم. متشکرم. تق!

چوپان ما با آتش نشانی هم تماس گرفت و جواب اینطور شنید: "نیرو نداریم. همه به روستای کناری اعزام شدند. اگر مایلید فردا برای درخواست شما اقدام می کنیم." چوپان قطع کرد و به فکر فرو رفت... ناگهان فکری به خاطرش خطور کرد و فوراً لپ تاپ از خورجین بیرون کشید و وایرلس کانکشن (Wireless Connection ) فعال کرد و سعی در برقراری ارتباط با ISP روستا کرد. اما چشمتان روز بد نبیند. ابتدا خط اشغال بود و بعداً هم کلمه عبور اشتباه بود و بعد از اتصال هم سرعت ۱۵ کیلوبایت بر ثانیه بود. به ناچار چوپان جوان فحشی داد و لپ تاپ بست و منتطر گرگ ماند.

گرگ آرام آرام به گله نزدیک شد و به قول جمله با معنا و قصار کتاب های عربی دبیرستان: فوقع ماوقع (پس شد آنچه شد! )...
بله گرگ با بی خیالی تمام از کنار گوسفندان گذشت و راه خود را پیش گرفت که ناگهان چوپان صدایش کرد که : " آهای عمو... ما رو علاف کردی؟ بخور بریم کار داریم".

گرگ سری جنباند که یعنی " نچ " و گفت: "مگه اخبار رو نشنیدی که گوشت هورمونی ضرر داره؟ منم که کلسترولم رفته بالا. تازه الان یه شیر غنی شده می زنم تو رگ با ۲۰ تا ویتامین و صد جور اتینا، گوشت می خوام چیکار؟ اگر هم بخوام گوسفند بخورم، الان گوسفندهای چینی اومده هم ارزون تر، هم بهتر". و راه خود گرفت و رفت.

چوپان جوان قصه ما از آن روز به بعد، چوپانی را کنار گذاشت و به مسافر کشی با موتور و آب حوض کشی و پیرزن خفه کردن پرداخت که هم احتیاج به کمک خواستن ندارد و هم رقیب چینی.

 

جاتون دوربین دیجیتال چند روز پیش رفته بودم محلات یه چرخی بزنیم و توی یه فرصت یه ساعته بازدیدی هم داشتم از گلخونه شرکت ایران کاکتوس که مسئولین اونجا هم خیلی سلیقه داشتن و هم زحمت زیادی کشیده بودن که با دیدن این مجموعه آدم بی اختیار میگفت (تبارک الله احسن الخالقین) که خداوند همه چیز رو به زیباترین وجه آفریده حتی خار بیابان رو  

cactus (1) cactus (2) cactus (3) cactus (4) cactus (5) cactus (6) cactus (8) cactus (9) cactus (10) cactus (12) cactus (13) cactus (14) cactus (15) cactus (16) cactus (11) cactus (18) cactus (19) cactus (22) cactus (23) cactus (24) cactus (25) cactus (7) cactus (20) cactus (21)

 

پس چی شد اون همه احساس

یه ترانه با صدای بابک جهانبخشی که به نظرم با احساس میخونه تا نظر شما چی باشه

babak jahanbakhshi

دانلود موزیک