سال نو مبارک
پست ویژه نوروز اول فروردین باید ارسال میشد که به حرمت اربعین سیدالشهداء به امروز موکول شد
اول اربعین حسینی رو تسلیت عرض میکنم و بعد هم تبریک عید که انشاالله به برکت عشق حسین که در دل همه ما ایرانیها حتی هموطنان غیر مسلمان هست سالی پر بار و سرشار از موفقیت و شادکامی و از همه مهمتر رستگاری برای همه باشه . انشاالله
از اونجا که ما ایرانیها ارادت خاصی به شعرا داریم پس با کلام زیبای شعر شروع میکنم
جهان انجمن شد بر تخت اوی از آن بر شده فره بخت اوی
به جمشید بر گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین بر آسوده از رنج تن، دل ز کین
به نوروز نو شاه گیتی فروز بر آن تخت بنشست فیروزروز
بزرگان به شادی بیاراستند می و رود و رامشگران خواستند
(فردوسی)
می اندر مجلس آصف به نوروز جلالی نوش
که بخشد جرعة جامش جهان را ساز نوروزی
ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل بیفروزی
(حافظ)
و نوروز هم که بدون حاجی فیروز نمیشه
خودت را معرفی کن - حاج فیروز
بگو عنوان شغلی - پیک نوروز
ببینم!... واقعاً که رو سیاهی
گمانم یادگار عهد شاهی
ولی رویم سیاه از رنگ و دوده ست
ببخشید از ریاکاری نبوده ست
زمان شاه بودم نیز علاف
ندیدم وجهی از دربار و اوقاف
خوب از حافظ و فردوسی گفتیم ولی سعدی این وسط سرش بی کلاه مونده و میترسم یه وقت دلگیر بشه واسه خوشحال کردن ایشون و چون فصل گل و بلبله میریم سراغ گلستان و قسمتی از این کتاب رو یه کم دستکاری میکنیم ببینیم چی از آب در میاد . خدا کنه حضرت سعدی به ارشاد شکایت نکنه و حق کپی رایت از ما نخواد
در وصف وافور
منت وافور را که داشتنش نشان وفا است و کشیدنش موجب صفا. هر دمی که فرو می رود ممّد حیات است و چون بر می آید مفرح ذات. پس در هر دمی دو پُک موجود است و بر هر پُکی کیفی زاید.
از دست و زبان که برآید .............................. کز عهده ترکش به در آید؟
دود غلیظ بی حصارش به همه جا سرک کشیده و درد نبودن بی حسابش همه را به فلک کشیده. حال و حوول بندگان به چرت زیادی ببُرد و پول جیبان به پُک زیادی ببَرد.
دلال نامرد را گفته تا جنس مرغوب بخرد و پول زیاد داده تا حال زیادتر ببرد. دلال هم همه را هزاری سبز ورق در بر گرفته و خواهان را کلاه گشادِ پر عرق بر سر نهاده. زرورق ناب به قدرت او ناخالص شده و دل های کباب به حیلت او ناقص گشته.
ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند/ تا تو گردی به کف آری و به غفلت نکشی
همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار/ شرط انصاف نباشد که تو تنها بکشی
در خبر است از جناب سروان، سرور ماموران و مفخر پلیسان و زحمت معتادان: هرگه یکی از بندگان گنهکارِ پریشان روزگار، دست دراز به امید نیاز به درگاهش بردارد، در وی نظر نکند. بازش بخواند، باز اعراض کند. بار دیگرش به پُک عمیق و طولانی بخواند، وافور فرماید: دعوتش اجابت کردم و امیدش برآوردم که از بسیاری نیاز و زاری بنده همی شرم دارم.
عاکفان دسته طلایش به گرانی معترف و خماران لحظه وصالش به ناخالصی معترض.
گر کسی وصف او ز من پرسد ............... بی دل از بی نشان چه گوید باز؟
عاشقان کشتگان وافوراند .................. برنیاید ز چرتیان آواز
یکی از صاحب منصبان سر به جلسه موافقت فرو برده بود و در بحر خدمت به خلق مستغرق شده. آن گاه که از این معاملت باز آمد، یکی از معتادان گفت: از این بوستان که بودی ما را چه تحفه کرامت کردی؟ گفت: به خاطر دارم که چون به مواد رسم، دامنی پر کنم هدیه ملت را. پرسیدند: چرا؟ گفت: دست زیاد شده و ناخالصی افزون گشته و مرگ و میر همه رو کشته. بگیریم و خود فروشیم و کوپنی کنیم و چنین کنیم و چنان کنیم که همین هم در بازار نباشد. گفتند: چگونه؟ جواب داد: مانند مرغ و گوشتش کنیم که زیاد بود و روان بود و ارزان بود. گرفتیم و دست بردیم و چنین کردیم و چنان کردیم که اکنون هیچ گربه ای هم دستش به گوشت نمی رسد که بگوید بو می دهد.
از گلشتان شعدی
واما برای بخش موزیک هم سه تا ترانه براتون انتخاب کردم و بخاطر کم نیاوردن پهنای باند توی سه آدرس مختلف آپلود کردم که دوستانی که مایلند از این بخش استفاده کنن با مشکل مواجه نشن
موزیک ظاهرا از کوچیک تره مثل آب خوردن واسه همین با خانم دی جی نگار که بقول دروغگوها ۵ سال بیشتر نداره شروع میکنم
سریال شبهای برره که یادتون هست . زبون برره بد جوری توی جامعه نفوذ کرده تا جایی که به شعرا و خواننده ها هم رسیده پس بشنوید یه ترانه زیبا با صدای دی جی بگور و به زبون برره ای
و بقول عربها النهایه
همینطور که در جریان هستید ارتش اشغالگر آمریکا بد جوری توی عراق به کشتار و آزار مردم دست میزنه واسه همین با مقاومت مردمی در این کشور مواجه شده و بد جوری توی گِل گیر کرده . باور نمیکنید با گوش خودتون بشنوید که چه طور هسته های مقاومت مردمی حتی با گیتار عرصه رو بر اشغالگران تنگ کردن
چهارشنبه سوری هسته ای
ســیــاوش ســیــه را بــه تــنــدی بــتـــاخـــت نــشــد تــنــگ دل جــنــگ آتــش بــســاخـــت
ز هــرســو زبــانــه هــمــی بـــرکـــشـــیـــد کــســی خـــود و اســـپ ســـیـــاوش نـــدیـــد
در مورد پیشینه چهارشنبه سوری روایت های زیادی شنیدید از روایت های پیش از اسلام و بعد از اسلام که به قیام مختار نسبت داده شده « مختار وقتی از زندان خلاصی یافت و به خونخواهی کشتگان کربلا قیام کرد ، برای این که موافق و مخالف را از هم تمیز دهد و بر کفار بتازد ، دستور داد که شیعیان بر بام خانه ی خود آتش روشن کنند و این شب مصادف با چهارشنبه آخر سال بود و از آن به بعد مرسوم شد» زیاد شنیدید ولی روایتی رو از سردار طلایی رئیس پلیس ایران شنیدم که واسه من تازگی داشت ایشون می گفت که اون قدیما که فرش مردم حصیری بود قبل از عید فرشهای کهنه حصیری رو مردم می آوردند توی کوچه و آتیش میزدند و رسم چهار شنبه سوری از اینجا نشئت گرفت
حالا از این مسائل بگذریم که تکرار مکررات نشه. اول یه جوک چهار شنبه سوری
شب چهارشنبه سوری میبینن ترکا بیشترین آسیب رو داشتن. بررسی میکنن میبینن که اونا آتیش رو بغل دیوار درست می‌کردن بعد از روش می‌پریدن!
این روزا که بحث انرژی هسته ای خیلی داغه و از مهد کودک گرفته تا جلسات خانومها و خاله باجی ها همه هسته ای شدن . چقدر خوب میشد مراسم چهارشنبه سوری هم هسته ای میشد و با استفاده صلح آمیز !!!!!!!! ............... از این انرژی مفید یه چهار شنبه سوری توپ توی خاورمیانه و بلکه یه کم اونورتر راه میانداختیم . ولی فرقش با مراسم سنتی این بود که در مراسم سنتی مردم خودشون با میل و اراده از روی آتیش میپرن ولی در نوع مدرن و هسته ای طفلکی ها بدون اینکه اطلاع داشته باشن یا بخوان یهو میپرن بالا و طبیعتا میان پایین . ( پایین اومدنش رو نیوتن زیر درخت سیب کشف و ثابت کرده) اگه میشد چی میشد
طبق فرمایش رئیس پلیس, وزارت دفاع واسه این مراسم انواع مواد محترقه بی خطر و کم خطر تهیه و به بازار عرضه کرده که انشاالله با کم خطر شدن کم اثر نشده باشه مثل دارو های طرح ژنریک که فقط نام دارو بر خود داشتن و انقدر بیخطر بودن که با وجود این نوع دارو میکرب ها هم احساس امنیت میکنن
اگه از این نوع مواد تهیه کردید که هیچ ولی اگه دید بهتون فاز نمیده و حتما باید از نوع غیر مجاز و زیر زمینی استفاده کنید این اقدامات یادتون نره
تهیه جلیقه ضد گلوله, کلاه ایمنی و لباس ضد آتیش
حتی الامکان از انواع پر سرو صدا ولی با قدرت تخریب کم استفاده کنید و اگه دیدید باز هم فاز نمیده بجای استفاده از مواد پر قدرت میتونید از یه دونه قرص توهم زا استفاده کنید که حتی اگه یه فشفه هم دستتون باشه احساس میکنی بمب ناپالم دستته اگه ماشین داری حتما از بیمه کامل اون مطمئن بشو و ایضاْ از بیمه آتیش سوزی منزل
اگه والدین محترم از اجرای این مراسم سنتی جلوگیری کردن میتونید با استفاده از تکنیک جنگهای نا منظم اول برید توی اطاقتون و درو ببندید و صدای موزیک رو هم در بیاری و از پنجره جیم شی اگه هم اطاق شما فاقد چنین پنجره ایه مقصر من نیستم پس بشین همونجا موزیک گوش کن و حرص بخور , اینجاست که باید بگم دلم برات میسوزه
ترانه دلم برات میسوزه از رضا صادقی
و اما ببینید رئیس جمهور محبوب و ایضاْ محترم نظرشون چیه
در راستای سفرهای سرزده آقای رئیس‌جمهور به ادارات و وزارتخانه‌ها و کارخانجات و کارگاه‌ها و اماکن و غیره، آقای احمدی‌نژاد و هیأت همیشه همراه (شامل آقایان زریبافان و هاشمی ثمره) به تأسیسات اتمی نطنز سرکشی کردند.
برای خواندن ادامه این مطلب نیمه‌تخیلی، اول خوب به عکس زیر نگاه و بعد گفت‌وگو را به لهجه برره‌ای دنبال کنید.
زریبافان: ها... ئی چیه؟
آقازاده: کدوم؟
زریبافان: همین که آقای رئیس‌جمهور اشاره وکنه... همو ریزه‌میزه‌ای که داره دور خودش وچرخه...
آقازاده: اون الکترونه.
هاشمی ثمره: ها... ئی الکترون که وگفتی... یعنی چه؟
زریبافان: ئی الکترون، همونه که از خودش الکتریسیته در وکنه... مگه نه آقازاده جان؟
آقازاده: خب... بله، یه جورایی درسته، البته باید آزاد بشه.
هاشمی ثمره: اگر می‌خواد الکتریسیته از خودش در وکنه، خب در وکنه... دیگه چرا هی دور خودش وچرخه؟ می‌خوای من از قول
رئیس‌جمهور، از خودم دستور دروکنم که آزاد وشه؟!
آقازاده: کدوم؟
زریبافان: اون توپوله که مثل بچه‌مثبت‌ها می‌مانه... همو که هی الکترون دورش وچرخه و انگار پاچه‌خواری‌اش رو وکنه.
آقازاده: آها... اون پروتونه.
هاشمی ثمره: اصلا وخوای دستور از خودم در وکنم جفتشان با هم آزاد وشن؟ الکترون الکتریسیته از خودش در وکنه، پروتون هم
پریکتریسیته از خودش در وکنه!
زریبافان: ئی هاشمی ثمره مثل بختک هم افتاده رو نهاد ریاست‌جمهوری!