ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
در شب عاشورا بعد از تمام حجتها ، آنان که در راه حق و اعتلای کلمه توحید و احکام قرآن یک دل و یک جهت شدند ماندند و وفاداری خود را اعلام کردند و چنین گفتند : << ما هرگز از تو جدا نخواهیم شد ، ما هرگز از راه حق که تو پیشوای آن هستی روی برنخواهیم تافت و تا رمقی در تن داریم از حریم تو دفاع خواهیم کرد . >> آری آنان کسانی بودند که حقانیت راه حسین علیه السلام رااز صمیم جان دریافته بودند و برای وصول به محبوب دقیقه شماری می کردند . << آنان هم شجاع بودند و هم مومن هم نظامی بودند و هم عابد ... دستی به اوراق قرآن داشتند و دستی به دسته شمشیر . >> حسین علیه السلام وقتی آنان را از نتیجه ظاهری جنگ ، یعنی کشته شدن باخبر ساخت ، همگی غرق در شادی شدند و خدا را سپاس گفتند و پاسخی سزاوار که بیانگر شوق و شور و عشق به شهادت بود ، به امام خود دادند << تا آنجا که جوان سیزده ساله امام حسن مجتبی علیه السلام می گوید : شهادت برای من از عسل شیرین تر است .>> شب عجیبی بود وقتی هدف برای جمعی دردمند ، معتقد و مخلص روشن است و ثمره تلاشها و از خود گذشتهگیها امیدوارکننده ، صفا و صمیمیت عشق را به ارمغان می آورد و حال نیازمندی افزایش می یابد و راز و نیاز به درگاه بی نیاز رنگی و حالی و هوایی دیگر به خود می گیرد .