ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
در شب عاشورا بعد از تمام حجتها ، آنان که در راه حق و اعتلای کلمه توحید و احکام قرآن یک دل و یک جهت شدند ماندند و وفاداری خود را اعلام کردند و چنین گفتند : << ما هرگز از تو جدا نخواهیم شد ، ما هرگز از راه حق که تو پیشوای آن هستی روی برنخواهیم تافت و تا رمقی در تن داریم از حریم تو دفاع خواهیم کرد . >> آری آنان کسانی بودند که حقانیت راه حسین علیه السلام رااز صمیم جان دریافته بودند و برای وصول به محبوب دقیقه شماری می کردند . << آنان هم شجاع بودند و هم مومن هم نظامی بودند و هم عابد ... دستی به اوراق قرآن داشتند و دستی به دسته شمشیر . >> حسین علیه السلام وقتی آنان را از نتیجه ظاهری جنگ ، یعنی کشته شدن باخبر ساخت ، همگی غرق در شادی شدند و خدا را سپاس گفتند و پاسخی سزاوار که بیانگر شوق و شور و عشق به شهادت بود ، به امام خود دادند << تا آنجا که جوان سیزده ساله امام حسن مجتبی علیه السلام می گوید : شهادت برای من از عسل شیرین تر است .>> شب عجیبی بود وقتی هدف برای جمعی دردمند ، معتقد و مخلص روشن است و ثمره تلاشها و از خود گذشتهگیها امیدوارکننده ، صفا و صمیمیت عشق را به ارمغان می آورد و حال نیازمندی افزایش می یابد و راز و نیاز به درگاه بی نیاز رنگی و حالی و هوایی دیگر به خود می گیرد .
مقصود از«هدف»امام حسین«ع»در حادثه کربلا،چیزى است که آن حضرت براىدستیافتن به آنها یا تحقق آنها هر چند در زمانهاى بعد،دست به آن قیام زد و در این راه،شهید شد. فهرستى از این اهداف مقدس به این صورت است:
1-زنده کردن اسلام2-آگاه ساختن مسلمانان و افشاى ماهیت واقعى امویان3-احیاى سنت نبوى و سیره علوى4-اصلاح جامعه و به حرکت در آوردن امت5-از بین بردن سلطه استبدادى بنى امیه بر جهان اسلام6-آزاد سازى اراده ملت از محکومیتسلطه و زور7-حاکم ساختن حق و نیرو بخشیدن به حق پرستان8-تامین قسط و عدل اجتماعى و اجراى قانون شرع9-از بین بردن بدعتها و کجرویها10-تاسیس یک مکتب عالى تربیتى و شخصیت بخشیدن به جامعهاین هدفها،هم در اندیشه و عمل سید الشهدا،جلوهگر بود،هم در یاران و سربازانش.
از جمله سخنان امام حسین«ع»که گویاى اهداف اوست،عبارت است از:
«...انما خرجت لطلب الاصلاح فى امة جدى،ارید ان آمر بالمعروف و انهى عن المنکرو اسیر لبسیرة جدى و ابى على بن ابى طالب». و در نامه خود به بزرگان بصره نوشت:«...انا ادعوکم الى کتاب الله و سنة نبیه،فانالسنة قد امیتت و البدعة قد احییت فان تسمعوا قولى اهدکم سبیل الرشاد». و در نامهاى که همراه مسلم بن عقیل به کوفیان نوشت،رسالت امامت را اینگونه ترسیمفرمود:«...فلعمرى ما الامام الا العامل بالکتاب و الاخذ بالقسط و الدائن بالحق و الحابسنفسه على ذات الله،و السلام». و در کربلا به یاران خویش فرمود:«الا ترون الى الحق لا یعمل به والى الباطل لا یتناهىعنه،لیرغب المؤمن فى لقاء الله،فانى لا ارى الموت الا سعادة و الحیاة مع الظالمین الابرما». بریم اطاق فرمان
مطلب ارسالی آقا رضا