عشق کلمه ای از جنس خدا

زندگی بدون عشق خالیه ! سه حرفه و روی هم یک کلمه س . اما همه چی تو عالم به گرمی همین یه کلمه ، نفس می کشه و جون داره !
وقتی از عشق حرف می زنی ، دلت گرم می شه . تو هر سن و سالی که باشی ، احساس جوونی می کنی .
می خوای ازش بیشتر بدونی . وقتی اسمشو می نویسی ، دوست داری اون کلمه رو با صدای بلند بخونی ، تا اگه چشمات از دیدنش حظ کردن ، گوشاتم از شنیدنش کیف کنند .
یادته ؛ من و تو ، تو بهشت چه خوش بودیم! عطر اون بهشت گمشده ، هنوز تو کوچه باغا ، بی قرار می گرده ! یه چیزی تو روح عشقه ، که همیشه بوی اون روزا رو می ده . یه چیزی که قراره ، دل من و تو رو ، وسط این همه دل مشغولی ببره . مهم نیست چند سالته ، چی کاره ای ، دارا یا نداری ،
تا عاشق نشدی هیچ کاره ای!


خدایا! مرا معبر آرامش کن ؛‌
تا آنجا که نفرت هست ، عشق جاری سازم
آنجا که خطا هست ، بخشایش بگسترم
آنجا که جدایی هست ، وصل بیافرینم
آنجا که لغزش و دروغ هست ، حقیقت بیاورم
آنجا که تردید هست ، ایمان بیاورم
آنجا که ظلمت هست ، نور بتابانم
و آنجا که اندوه است ، شادی منتشر کنم


بریم اطاق فرمان




نظرات 1 + ارسال نظر
هاله 1382,12,24 ساعت 23:03 http://haleh.blogsky.com

امری نیست..شما ادامه بدین دارم میخونم:))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد